زندگی "نارنگی" ی
یه چیز بی بو و خاصیتی شدم. مراسم اسکار را نشون می ده. قبلنا تمام فیلم هایی را که جایزه می گرفتند را تو سینما دیده بودم. اما امسال دیدم چقدر فیلم ندیدم. معلوم ام نیست چه غلطی می کردم. یه مدت خیلی زیاد کار کردم زوارم در رفت. حالا هم از این ور بوم افتادم و کار نمی کنم. خرم نشسته. تنبلی می کند. در عرض سه ماه سه کیلو وزن کم می کنم، در عوض در عرض یه ماه ده کیلو اضافه می کنم. تابستون باید دفاع کنم ولی یه عالمه پیپر ننوشته دارم. تز که طلبم. از استرس نمس تونم کار کنم. خلاصه زندگی "نارنگی" ی دارم. سلام فردینان سلین! به نثر تو محتاجم!